چند وقتی است که مبحث ائمه جمعه ، نحوه زندگی و موضع گیری آن ها در کشور داغ شده است و مردم ایران اسلامی در حال مقایسه گروه های مختلف امامان جمعه با یکدیگر هستند .
گروهی از ائمه جمعه وجود دارند که اصطلاحا لاکچری زندگی کرده و اشرافی گری میکنند و بعضاً این نحوه زندگی را حق خود می دانند ( مانند امام جمعه پرادو سوار یا امام جمعه مرحومی که چندین میلیارد تومان خرج خبرگان رهبری کرد و ..) گروهی از امامان جمعه هم هستند که ممکن است زندگی ساده و مذهبی داشته باشند اما مواضع آنان حداقل در نظر یک جریان دانشجویی به هیچ وجه هیچ سنخیتی با روح انقلاب اسلامی و آرمان های آن ندارد ( مانند امام جمعه بندرعباس که گفت در جریان آلمینیوم المهدی حق با هرکسی باشد به من ربطی ندارد یا ائمه جمعه ای که یا خیلی کم به مسایل اصلی مردم میپردازند و یا اصلا نمیپردازند ) .
در مقابل اینان گروهی از ائمه جمعه نیز هستند که ساده و در میان مردم زندگی می کنند ، وقت خود را با مردم میگذرانند و از اکثر فرصت های خود برای موضع گیری به نفع مردم و بر علیه ظالمین استفاده می کنند که افرادی مثل امام جمعه تبریز یا بجنورد از این گروه هستند .
این وسط مردم نیز انگشت به دهان ماندهاند که بالاخره کدام گروه نمایندگان واقعی انقلاب اسلامی هستند ؟ امام جمعه ای که در خطبه هایش کامیونداران معترض را انقلابی خوانده و مطالبات آن ها را به حق میخواند یا امام جمعه ای که در خطبه های همان روز آن ها را تهدید کننده امنیت کشور و کمک کننده به رسانه های خارجی معرفی می کند یا امام جمعه ای که کلا به این قبیل مسایل کشوری بی توجه یا کم توجه است و در آن برهه زمانی یک مسأله فرهنگی را بولد کرده و خواسته یا ناخواسته آن را مبدل به مطالبه اصلی یک گروه و مسأله اصلی درگیری در شهر میکند ؟
یا از طرفی نماینده اصلی انقلاب اسلامی آن امام جمعه پرادو سوار و میلیاردی خرج کن است یا این امام جمعه تاکسی و BRT سواری که در یک خانه ساده زندگی میکند ؟
برای پاسخگویی به این مسایل ترجیح دادم در وسع خودم مطالعه ای در این باب در بیانات امام و رهبری داشته باشم .
در گام اول می بینم حضرت امام (ره) نماز جمعه را سنگر معرفی کرده و می فرمایند : «نماز جمعه سنگر است و این سنگر ها را پر کنید.» یا در جایی دیگر می فرمایند : «یکی از برکات این نهضت و انقلاب همین اقامه نماز جمعه هاست.»
رهبری نیز تعبیری مشابه داشته و فرمودهاند : اقبال به نماز جمعه دشمن را ناکام و ناراحت می کند چون با اقامه نماز جمعه نقشه های دشمن به هم می ریزد.
مشاهده میکنیم سنگر نماز جمعه چه در نظر امام چه در نظر رهبری ، سنگری برای ناکام گذاشتن نقشه های دشمنان خوانده شده است . اما این سنگر در کدام جنگ است ؟ جمهوری اسلامی مشغول چه جنگی است ؟ مگر نبرد نظامی به اتمام نرسیده ؟
برای یافتن پاسخ این سوال باید به سراغ بیانات حضرت امام در اواخر عمر شریفشان و بعد از دفاع مقدس برویم .. ایشان مکرراً در آن بازه زمانی میدان جنگ را ترسیم کرده اند . یکی از معروف ترین و جامع ترین ترسیم ها به این صورت است : « امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروع شده است.»
پس امام یک جنگ جدید را طراحی میکند. البته جنگ جدیدی هم نیست و سابقه دارد ولی با این تعابیر امام رویش سرمایهگذاری و تاکید میکند و بعد برای ورود به جنگ شروع به جبههشناسی میکند. باید جبهه دشمن و جبهه خودی و مرز بین اینها شناخته شود. نیروهایی که میتوانند توی این جنگ مصدر تاثیر باشند فراخوان شوند تا به نتیجه خوبی برسیم.
وقتی نماز جمعه توسط رهبران این انقلاب سنگر جنگ خوانده می شود و میدان جنگ نیز میدان جنگ فقر و غنا و پا برهنگان و مرفهین بی درد تعریف شده است ، فکر میکنم وظیفه اصلی امامان جمعه مشخص شود اما برای محکم کاری جملات واضح تری از امام و رهبری قید می کنیم .
مثلا حضرت امام فرموده اند : در صدر اسلام هم نماز جمعه و مساجد چنین وضعی داشتند که اجتماعات وسیله ای بودند برای رفع گرفتاری های مسلمین و تصمیم گیری در مقابله با دشمنان اسلام.
و رهبری نیز بیان می کنند : هنر بزرگ امامان جمعه این است که مطلب مورد نیاز مردم را بشناسد ، استفهام های مردم را بداند و مطرح کند.
نتیجه گیری این مورد که کدام یک از گروه های مطرح شده نمایندگان واقعی انقلاب اسلامی هستند را به عهده شما میگذارم .
امید است اگر احدی از ائمه محترم جمعه دلباخته انقلاب اسلامی و آرمان های آن بوده باشد تلاش کند نماینده شایسته ای برای این نظام و رهبر آن در ذهنها باقی بماند .