تکمیلی / پیرو انتشار مطلب اخیر صدای میانه در خصوص پل روگذر اخیرا" مقاله ای مهم و درخور توجه در خصوص احداث پل روگذر میانه توسط جناب آقای دکتر محمد صادق نائبی مدیر محترم و اندیشمند صدای میانه منتشر شد که با بازتاب خبری بسیار بالایی مواجه گشت. انتشار این مطلب با بیان دیدگاه ها و نظرات کارشناسی اساتیدی همچون دکتر امین محمدی (کارشناس ترافیک)، دکتر صادق واعظی (کارشناس سازه) و... نیز همراه بود. (لینک مطلب)
در خصوص این مقاله مهم و اهمیت موضوع، ذکر موارد زیر خالی از لطف نیست.
1- مطابق با نظرات کارشناسان و اهل فن، ساخت تقاطع های غیر هم سطح (پل های روگذر و زیرگذر) نیازمند صرف هزینه های بسیار بالایی است و صرف این هزینه ها برای احداث تقاطع های غیر هم سطح جز در موارد ضروری و اجتناب ناپذیر قابل توجیه نیست که تراکم بالای ترافیکی و یا بالا بودن تعداد تصادفات تقاطع از جمله موارد ضروری و اجتناب ناپذیر به شمار می آید. یک بررسی ساده میدانی و رجوع به آمار و اطلاعات گذشته حاوی این نکته بود که در میدان مورد بحث نه تراکم ترافیکی شدید بود و نه تصادفات قابل توجه بود و این یعنی اصلا" در مکان فوق، احداث پل روگذر کار کاملا" عبث و بی فایده ای بود. وضعیت فعلی میدان هم گویای همین واقعیت تلخ است، چرا که علی رغم وجود پل روگذر همه حرکات میدان کمی فی السابق به قوت خود همچنان باقی است!!
2- در قیمت تمام شده پل روگذر اختلاف نظر وجود دارد. این رقم چه 380 میلیارد ریال باشد، چه 700 میلیارد ریال، باز رقم قابل توجهی است که صرف آن برای یک پروژه غیر ضروری در مکان نامناسب به هیچ عنوان قابل توجیه نیست. کاملا" پر واضح است که با همین مبالغ میشد برای تکمیل کمربندی های جنوبی و شمالی شهر، احداث پارکینگ های طبقاتی در مناطق پر تراکم ترافیکی، احیاء پارک جنگلی و... اقدام نمود که متاسفانه با یک مراجعه ساده به کارشناسان و اهل فن مساله قابل حل بود.
3- مطابق با بندهای 1 و 2 هدررفت سرمایه در پروژه مذکور کاملاً مشهود است. حال سوال اصلی و اساسی این است که چرا در شهر ما باید هزینه های صدها میلیاردی صرف یک پروژه ای شود که وجودش از اساس غلط و محل تردیدهای جدی است.
پاسخ بسیار ساده ولی در خور توجه است. وقتی عمده مدیران شهری ما بالاخص اعضاء شورای شهر صرفاً بر اساس آرای طایفه ای و قومی قبیله ای و نه بر اساس دانش و تخصص انتخاب می شوند، نتیجه این می شود که افرادی در خصوص پروژه های کلان شهری تصمیم می گیرند که کلا" با مفاهیم مدیریت نوین شهری بیگانه اند. این معیار که هر روستا و طایفه حتما" باید یک یا دو عضو راهی شورای شهر کند، معیار پوچ و نادرستی است و به این می ماند که انگار یک بیمار برای معالجه اش از بین ده ها پزشک حاذق و توانمند به یک فرد عامی ناتوان صرفا به این دلیل که از یک طایفه یا روستا هستند، معالجه نماید!! پس لازم است به خود آییم و قبل از همه خودمان و انتخاب هایمان را شماتت کنیم و به این باور برسیم که علت العلل این هدر رفت سرمایه ها و عقب ماندگی ها در حوزه های مختلف شهری عدم انتخاب های صحیح و به جا اعضاء شورای شهر است که این اعضا تعیین کننده شهردار نیز هستند.
در پایان از همه دلسوزان و دغدغه مندان استدعا دارم، با اعلام نظرات مفید و سازنده در قامت یک مطالبه گر واقعی و منطقی، زمینه ساز پیشرفت و تعالی همه جانبه در شهر و میهن عزیزمان باشیم.