در یادداشت گذشته که با موضوع پاسخگویی به مخاطبین عزیز ارائه گردیده بود ، عملکرد فرماندار بومی مستقر در حوزه پاسخگویی به انتقادات و اشکالات اساسی بررسی گردیده و با ذکر مصادیقی اثبات شد صرف بومی بودن فرماندار باعث پاسخگو تر بودن او نسبت به یک فرماندار غیر بومی نمیشود . البته عدم ارائه مثال نقض توسط حامیان فرماندار محترم ذیل یادداشت ارائه شده و عدم پاسخگویی شخص فرماندار به ایرادات مطرح شده در یادداشت ، خود شاهدی بر صحت نتیجه گیری نویسنده است !
اما در موضوع عناد با مخالفین :
یکی از دلایلی که مطالبه گران نصب فرماندار بومی همواره برای این مطالبه خویش مطرح میکردند ، خیر خواه تر بودن فرماندار بومی برای شهرستان وطن خود است . خیر خواهی مصادیق بسیاری دارد که نویسنده در این یادداشت و یادداشت های بعدی به آن خواهد پرداخت .
یکی از مهم ترین مصادیق خیرخواهی عدم دخالت مواضع و احساسات شخصی فرماندار در تصمیم گیری های مدیریتی و استفاده از تمام ظرفیت ها به نفع شهرستان میباشد . به زعم نویسنده مطالبه گران نصب فرماندار بومی در نظر داشته اند چون فرماندار بومی نمک پرورده و بزرگ شده همین شهرستان است با ریش سفیدان ، بزرگان و فعالین شهرستان اعم از مخالف و موافق حرمت نان و نمک و آب گل نگه میدارد و تمام آن ها را برای پیشرفت و تعالی شهرستان و خدمت به مردم متحد میکند .
متاسفانه جناب مشایخی در اولین دوره نصب فرماندار بومی در میانه بعد از سال های متمادی نه تنها این خواسته طرفداران نصب فرماندار بومی برای میانه را تحقق نبخشید ، که تا حدود زیادی نیز بر خلاف آن رفتار نموده است . مقصود آن است که رویکرد جناب فرماندار فقط بی اعتنایی و عدم استفاده از ظرفیت های مخالفین خود نبوده است ؛ بلکه در برخی موارد وی شخصا از خدمات مخالفین نیز جلوگیری کرده است .
رد مصوبه شورای شهر با موضوع اختصاص بودجه جهت تهیه بسته های غذایی برای توزیع بین نیازمندان شهرستان توسط یکی از قرارگاه های جهادی ، مصداق واضحی از این ادعاست . نویسنده طی تامل طولانی موفق به پیدا کردن دلیل دیگری برای این اقدام فرماندار نشد زیرا اولا تصویب نامه شورای شهر غیر قانونی نبوده است ؛ ثانیا مبلغ کمک ( ۴ میلیون تومان ) به هیچ وجه شهرداری را از باقی وظایف خود باز نمیدارد ؛ ثالثا کمک برای رفع فقر از وظایف ضمنی مدیریت شهری نیز هست . البته اگر فرماندار محترم دلیل قانع کننده ای غیر از آنچه که ذکر شد برای این تصمیم داشته اند ، میتوانند با انتشار آن نویسنده و مخاطبین عزیز را اقناع نمایند .
دومین مصداق از عناد با مخالفین را میتوان حذف مدیران رسانه های مخالف شخص فرماندار ( و حتی همسو با دولت ) از مراسمات رسمی دانست . این رفتار نه تنها نشانگر عدم ابای فرماندار از نشان دادن عناد با مخالفین حتی در ظاهر است ، که موجب سوخت شدن بسیاری از فرصت های ایجابی رسانه ای در شهرستان کردید .
مورد دیگری که اخیرا در فضای مجازی منتشر شد و مصداقی بر این مدعاست ، جلوگیری از ساخت مدرسه ای که یکی از خیرین قصد داشت بنا کند می باشد . البته با توجه به اینکه طبق اطلاع نویسنده فرد خیر مذکور با فرماندار محترم مشکل جدی نداشته و صرفا با مخالفین وی دوستی داشته است ، امید میرود فرماندار دلیل قانع کننده ای برای جلوگیری از این خدمت بزرگ به افکار عمومی ارائه کند .
هرچند ممکن است مصداق های جدی تری نیز در اذهان مخاطبین عزیز شکل گرفته باشد ، اما این سه مصداق برای اثبات وجود روحیه عناد با مخالفین در فرماندار بومی شهرستان کفایت میکند . وجود چنین روحیه ای در فرماندار بومی نیز اثبات مینماید صرف بومی بودن نماینده عالی دولت در شهرستان نه تنها او را از عناد در تصمیم گیری هایش باز نمیدارد ، بلکه ممکن است فرماندار بومی مشکلات شخصی قبل از قبول مسئولیت خود با افراد را در تصمیم گیری هایش دخالت دهد .
پینوشت : لازم به توضیح است مواردی که در این سلسله یادداشت قید میشود به جهت اثبات آن است که صرف بومی بودن یک فرماندار باعث کم شدن رفتار های نادرست در او نیست . اما یادداشت ها به این معنی نیستند که فرمانداران بومی لزوما رفتار های نادرستی خواهند داشت .